حال و هوای سبزه زارم را لگد کردند
کردم حلال،اما خدا داند که بد کردند
برصبح عشقم افترای شب اگر بستند
از روی کین،ازچشم بد،روی حسد کردند
با آنکه گفتم کودک شعرم خداداد است
مانند مریم حس و حالم را رصد کردند
من پشت در پشتم به عاشق پیشگی زادیم
بر مرگ عشقم پشت هم هم را مدد کردند
بیچاره گان بیهوده این راه غلط رفتند
ماناست نقش عشق پاکی را که رد کردند
قرآن چو حرف عشق دارد نام جاوید است
باآنکه صدها((ربما))،((ان قلت))،((لقد)) کردند
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
کاش در آیینه هامان راست بینی گم نبود
کاش حرف این و آن باب دل مردم نبود
عشق باید از زمین تا آسمانمان میکشاند
قصه ی آدم و حوا غصه ی گندم نبود
نسبت یعقوب و یوسف،عاشق و معشوقی است
اینکه هست فرزند اول؟دوم؟ و چندم ؟نبود
کاش نقش شیر ایمان روی اندام عمل
بی شکم،بی پا و یال و بی سر و بی دم نبود
بعد مدتها-هنوز-از طعنه اش آزرده ام
چون زبان زخمش کم از آنچه زند کژدم، نبود
مهدی زکی زاده قریه علی...مرداد 1392
کلمات کلیدی: